پارت صد

زمان ارسال : ۹۳ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 3 دقیقه

آن روز صبح نیز خبرگزاری‌های بیگانه، مسکوت بودند و تانیا با وجود کم‌خوابی شبانه و فکر و خیال‌های متعدد، پس از صرف ناهار، راهی بوتیک شد.
ساعت پایانی از حضورش در بوتیک را می‌گذراند و خستگی بر وجودش مستولی گشته بود. دل توی دلش نبود که به خانه رفته، دوش آب گرمی گرفته و بخوابد. در حال مرتب‌کردن‌های پایانی قفسه‌ها بود که صدای جرینگ جرینگ ورودی، نگاهش را به سوی در کشاند. با دیدن مهران ک

111
33,809 تعداد بازدید
164 تعداد نظر
141 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • مریم گلی

    00

    چه این عاشق پیشه شده ،یا داره نقش بازی میکنه ،یا واقعا از تانیا خوشش اومده ،ممنونم نویسنده جان

    ۳ ماه پیش
  • زهرا رحمانی | نویسنده رمان

    ممکنه همه‌ش نقشه باشه

    ۳ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.